کارشناسان بر این باورند که تنها مسیر واقعی خروج از بحران، توجه جدی به تولید، رفع موانع ساختاری و تامین نقدینگی پایدار است.
مرتضی افقه، عضو هیاتعلمی دانشگاه اهواز و اقتصاددان در گفتوگو با «دنیایخودرو» با انتقاد از سیاستهای وزارت صمت در سالهای گذشته تاکید کرد: «تمرکز بیش از حد بر کاهش تقاضا و غفلت از تولید، یکی از بزرگترین اشتباهات در صنعتخودرو بوده است.» به گفته او: «این سیاست نه تنها موفق به کنترل عطش بازار نشد، بلکه صفهای میلیونی ایجاد کرد، زیان انباشته خودروسازان را افزایش داد و نارضایتی اجتماعی بههمراه آورد.» افقه بر این باور است: «کلید حل بحران صنعتخودرو، در تامین نقدینگی پایدار، افزایش تولید و بازگشت به تعاملات بینالمللی نهفته است.»
شما بارها تاکید کردهاید که سیاست تمرکز بر کاهش تقاضا در بازار خودرو شکست خورده است؛ به نظر شما چرا وزارت صمت چنین سیاستی را انتخاب کرد و دلیل اصلی ناکامی این رویکرد چه بود؟
ریشه این سیاست در نگاه کلی برخی سیاستگزاران به تورم است. آنها تصور میکردند با کاهش تقاضا، میتوانند از فشار قیمتی بکاهند. اما مشکل اصلی صنعتخودرو در بخش عرضه و تولید است. وقتی بنگاههای خودروسازی با کمبود نقدینگی و ناتوانی در تامین قطعات مواجه هستند، کاهش تقاضا تنها عطش خرید را بیشتر میکند. نتیجه آن، صفهای میلیونی متقاضیان و شکلگیری بازاری است که بیش از آنکه نیاز مصرفکننده واقعی را تامین کند، بهمحل حضور دلالان و سرمایههای سرگردان تبدیل میشود.
برخی معتقدند تمرکز بر کنترل تورم میتواند به ثبات بازار کمک کند؛ آیا در صنعتخودرو چنین سیاستی کارایی داشته است؟
در اقتصاد ایران، تورم برخلاف کشورهای توسعهیافته، محرک رشد نیست. تورم در کشور ما رکود تورمی ایجاد میکند و عملا قدرت خرید مردم و توان تولیدکنندگان را تضعیف میسازد. بنابراین نسخههایی که در اقتصادهای دیگر موفق بودهاند، در ایران نتیجهای معکوس دارند. در بخش خودرو هم تمرکز صرف بر تورم و کاهش تقاضا باعث شد مشکلات ساختاری تولید حل نشود و بنگاههای خودروسازی همچنان با زیان انباشته روبهرو باشند.
با توجه به اینکه بازار ایران سالانه بیش از ۱/۵ میلیون خودرو نیاز دارد، چگونه میتوان صفهای چند میلیونی متقاضیان را کاهش داد؟
اگر دولت معتقد است نمیتواند ارز مورد نیاز واردات را تامین کند و باید ارز کشور را بهکالاهای اساسی اختصاص دهد، تنها کلید ماجرا افزایش تولید است. وقتی عرضه متناسب با نیاز بازار نباشد، صفهای طولانی طبیعی است. اگر دولت بتواند نقدینگی مورد نیاز خودروسازان را تامین کند و جذابیت سرمایهگذاری در تولید را افزایش دهد، سرمایههای خرد بهجای ورود بهدلالی به سمت بازار سرمایه و تولید هدایت میشود. در این صورت هم عطش بازار کاهش مییابد و هم توان مالی خودروسازان تقویت میشود.
طی ماههای اخیر شاهد ثبات نسبی در نرخ ارز بودیم. این موضوع چه تاثیری بر تولید خودروسازان گذاشته است؟
البته که دلار نرخ بیسابقهای را تجربه کرده است و حرکت خزنده نرخ ارز را نباید با ثبات اشتباه گرفت؛ هرچند ثبات نسبی ارز در ظاهر به کاهش هزینهها کمک میکند، اما واقعیت این است که صنعتخودرو از این فرصت بهره چندانی نبرده است. علت اصلی هم محدودیتهای بینالمللی و نبود تعاملات خارجی است. صنعتخودرو برای رشد نیازمند تبادل فناوری و همکاری با شرکتهای جهانی است. اگر دولت نتواند موانع ارتباطات بینالمللی را برطرف کند، ثبات ارزی تنها یک آرامش مقطعی خواهد بود و اثر بلندمدتی بر افزایش تولید نخواهد داشت.
شیوههای کشف متقاضیان نهایی و عملکرد سامانه یکپارچه فروش خودرو چه دستاوردی برای بازار داشته است؟
این مدلها بیشتر از آنکه راهحل باشند، به مشکلی جدید تبدیل شدند. میلیونها نفر در فرآیند شرکت کردند؛ اما تنها تعداد کمی موفق شدند خودرو بخرند. همین موضوع نارضایتی اجتماعی ایجاد کرد. علاوهبراین، بلوکه شدن نقدینگی مردم در حسابها رکود در بازارهای دیگر مانند طلا و ارز را بهوجود آورد. از منظر عدالت نیز این سیاست ناکام بود؛ چراکه بسیاری از متقاضیان واقعی به دلیل نداشتن نقدینگی کافی حتی امکان ثبتنام نداشتند.
یکی از موضوعات مطرح در صنعتخودرو، نیروی انسانی مازاد است. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
نیروی انسانی مازاد در خودروسازیها نتیجه سالها استخدامهای سفارشی و توصیهای است. بسیاری از این افراد تخصص لازم را ندارند و عملا هزینههای سربار را افزایش دادهاند. بیشتر آنها در بخشهای ستادی و حراستی بهکار گرفته شدهاند؛ درحالی که خط تولید همچنان نیازمند نیروی متخصص واقعی است. اصلاح این ساختار یکی از ضروریترین اقدامات برای افزایش بهرهوری در صنعتخودرو است.